مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

هم قدمِ همدم

12 فروردین 1402 توسط منم مثل تو

در حالی که دست دخترم را گرفته ام سعی میکنم اندازه قدم هایم را با قدم های کوچکش هماهنگ کنم.چقدر طول می کشد تا همگام شویم؟؟تا کی باید دستان کوچکش را در دست بگیرم تا زمین نخورد؟از دوران جنینی تا همین امروز تقریبا دو سال و نه ماه هر روز و هر لحظه مواظبش بودم.آيا به خاطرش خواهد ماند؟؟چه بی خوابی ها و درد هایی را به خاطرش تحمل کردم؟؟که چقدر برایم عزیز بوده و هست و تا ابد عزیز خواهد ماند؟

منِ مادر از فرزندم چه انتظاری دارم؟،جز اینکه به یادم باشد.رابطه ما با خدا مثل مادر و فرزند است .او که ما را آفرید و در تمام لحظات با ماست.این خدای مهربان چه انتظاری از ما دارد؟جز اینکه در هر لحظه به یاد آریم که خدا هست؟خدا با تمام عظمتش منتظر من و توست.می آیی برگردیم؟؟؟

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس