بتهای مجازی
در روزگاران نه چندان دور، انسانها در برابر بتهای سنگی و چوبی به خاک میافتادند و از آنها طلب یاری میکردند. اما امروز، در عصر ارتباطات و دنیای بیکران مجازی، ما بتهای نوینی را تراشیدهایم؛ بتهایی که از جنس نور و سیلی از اطلاعاتاند و در قابهای شیشهای میدرخشند. اینها همان “بتهای مجازی” هستند که ناخودآگاه در دلهایمان جای گرفتهاند و تقدس یافتهاند.
فضای مجازی، همچون صحنهای وسیع، نمایشگاهی از آرزوها و واقعیتهای گاه وارونه است. در این صحنه، شمار فالوورها به نمادی از مقبولیت بدل شده است؛ هرچه این عدد بالاتر باشد، گویی ارزش و اعتبار فرد نیز فزونی مییابد. لایکها و کامنتها، بوسههایی مجازیاند که بر گونههای دیجیتالیمان مینشینند و در لحظه، حس رضایت و دیده شدن را به ما میچشانند. اما آیا اینها بازتابی حقیقی از ارزش واقعی ما هستند؟ یا صرفاً طلسمی فریبنده که ما را از درک حقیقت وجودمان باز میدارد؟
پروفایلهای بینقص، زندگیهای به ظاهر شاد و بیدغدغه، و سفرهای رنگارنگ، تصاویری هستند که با دقت تمام در این صحنه چیده میشوند. ما نیز ناگزیر، خود را با این معیارها میسنجیم و گاه در تلاش برای رسیدن به این کمال مجازی، از اصالت خویش غافل میشویم. گویی در مسابقهای نابرابر، برای جلب رضایت چشمانی ناآشنا، هویت واقعی خود را قربانی میکنیم.
این بتهای مجازی، با ظاهری فریبنده، ما را به پرستش ظواهر فرا میخوانند. آنها وعده عشق و تایید بیقید و شرط را میدهند، اما در نهایت، خلائی عمیقتر را در وجودمان میکارند. چون در دنیای واقعی، ارزش انسان نه به تعداد لایکها و فالوورهایش، بلکه به عمق روابط انسانیاش، صداقتش، مهربانیاش و تاثیر مثبتی است که بر اطرافیانش میگذارد.
باید نگاهی عمیقتر به این بتهای نو ظهور بیندازیم. باید دریابیم که اعتبار واقعی در درون ما نهفته است، نه در دنیای رنگارنگ و گاه فریبنده مجازی. بیایید به جای سجده بر ظاهر، به جوهر وجودمان بپردازیم و ارزش حقیقی خود را در آینه روابط واقعی و اعمال صادقانه بیابیم. چرا که بتهای مجازی، هرچند پر زرق و برق، در نهایت از جنس خاکسترند و در برابر طوفان حقیقت، فرو میریزند.
#به_قلم_خودم