مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

دلتنگ

22 مرداد 1402 توسط منم مثل تو


دلم گرفته است شبیه تابی که رفتن آخرین بچه را می‌بیند و بی تاب می‌شود.
مثل توپی که با شوت آخر در گوشه ای رها می‌شود.کسی می‌تواند دل تنگش را اندازه بزند؟
مثل کلاغی که قبل از طلوع آفتاب روی ستون برق تک و تنها نشسته و در اوج دلتنگی پر می‌گشاید و تا بی انتها می‌رود.

حجم دلتنگی مسجد بزرگی که تعداد نمازگزارانش انگشت شمار شده چقدر است؟
جوجه گنجشک کوچکی که از لانه دور مانده و گرفتار دست پسرک بازیگوش گشته دلتنگ تر است یا درخت گلابی داخل حیاط که قبل از رسیدن پاییز خزان گشته؟

چطور دل تنگم را توصیف کنم ؟اصلا کوچه را به وقت آخر شب دیده‌ای؟من از آن کوچه هم دلتنگ‌ترم.

#به_قلم_خودم
#طراحی_خودم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس