عذاب وجدان
به خودم که دیگر نمیتوانم دروغ بگویم. امروز حین آشپزی، کمی بیشتر حوصله به خرج دادم. گوشی به دست، بالای سیب زمینیها ایستادم و زیر چشمی حواسم به طلایی شدنشان بود. از بین سریالهای خانگی یکی را که به تازگی به نمایش درآمده را انتخاب کردم و مشغول تماشایش شدم. اصلا هم عذاب وجدان نداشتم که فردا امتحان دارم و من هنوز 3 درس دارم که باید بخوانم. خودم را توجیه کردم که الان دارم آشپزی میکنم و با یک تیر دو نشان میزنم. صدای ضعیفی درونم میگفت:《 جون خودت! یعنی وقت آشپزی نمیتوانی درس بخوانی؟ یک تیر و دو نشان فقط مصداق سریال است؟》
البته صدا آنقدر ضعیف بود که اهمیتی به آن ندهم.
وقت خوردن ناهار هم سریال را تماشا کردم. سه قسمت ساخته شده را نگاه و خودم را راحت کردم. حالا با خیال راحت برای امتحان کلام اسلامی وقت میگذارم.
فکر میکنم اگر این کار را نمیکردم به خودم بدهکار میشدم. تقریبا از آخرین سریالی که تماشا کرده بودم یکسال میگذشت.
#به_قلم_خودم
#آزادنویسی
#جوال_ذهن