مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

هل من ناصر ینصرنی؟

08 اردیبهشت 1404 توسط منم مثل تو

​ای یوسف کنعان، ای پنهان ز دیدگان، در این شب هجران، دل‌ها چون یعقوب، در فراقتان خون می‌گریند. جهان در ظلماتِ بی‌عدالتی غرق شده و در این میان، قلبِ ما نه تنها برای دوریِ شما، بلکه برای دردِ ملتی در فلسطین نیز، فشرده می‌شود. آنجا که کودکان، به جای لالایی مادر، صدای بمب و گلوله می‌شنوند و خاک، به جای آغوشِ مادر، پذیرای جسم‌های بی‌جانشان می‌شود.

مولای من، ای وارثِ خونِ حسین، فلسطین، کربلایی دیگر است و غزه، گودالی پر از غم و رنج. هر روز، حنجره‌ای در این سرزمین، “هل من ناصر ینصرنی” سر می‌دهد، اما گوشی برای شنیدن نیست. 

مولای من، ما در این گردابِ فتنه و آشوب، نیازمندِ نورِ هدایت شما هستیم. دل‌هایمان را از زنگارِ گناه پاک کنید و چشم‌هایمان را به جمالِ دل‌آرای خود روشن سازید. ما را از خوابِ غفلت بیدار کنید و به ما توفیق دهید تا در راهِ شما قدم برداریم و برای تعجیل در ظهورتان دعا کنیم.

به امیدِ روزی که پرچمِ پیروزی شما در قدس شریف به اهتزاز درآید و نوایِ “أنا المهدی"تان، دل‌های جهانیان را شادمان سازد.

آمین.

#به_قلم_خودم 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس