امیدوارم وقتی مرگ به سراغت میاد، زنده باشی.
بعد از امتحان امروز انگار تمام نیرو و انرژیام را از دست دادهام. کارهای روزانه را که سر و سامان دادم، گوشی تلفن همراهم را به دست گرفتم و به قصد فرار از افکار تلمبار شده در مغزم، به فضای مجازی پناه بردم. صفحات را پشت سر هم باز میکردم، تا اینکه صفحهای توجهم را جلب کرد. نوشته بود:《 یه ضربالمثل آفریقایی هست که میگه:” امیدوارم وقتی مرگ به سراغت میآید، زنده باشی.” 》
شاید اگر چند ماه پیش بود، به سادگی از این نوشته میگذشتم و به معنای آن فکر هم نمیکردم. اما حالا فرق میکند. چند بار جمله را میخوانم و هر بار نقش این بزرگمرد در ذهنم پررنگ میشود. اصلاً مصداق این ضربالمثل خود اوست. دلم پر میشود از غصه و دلتنگی. دور قبل چقدر با اطمینان پای صندوق رفتم و الان حتی نمیدانم ملاکهایم برای انتخاب رئیس جمهور چیست؟ شهادت رئیس جمهور و همراهانشان تمام ملاکهای ذهنیام را به هم ریختهاست. بلاتکلیف میان افکار خودم ایستادهام. کاش بود و هنوز برای سفرهای استانیاش برنامهریزی میکرد. غصه از کاسهی دلم سر ریز میشود و اضافهاش از گوشهی چشمم میچکد.
دیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک، غمی غمناک است.
#به_قلم_خودم
#رئیس_جمهور