مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

خبر قبولی 

07 خرداد 1403 توسط منم مثل تو

​با ناراحتی از ماشین پیاده شدم.دوست نداشتم با کسی روبه رو شوم.آرام آرام مسیر خانه را در پیش گرفتم. صدای زنگ تلفن همراهم بلند شد.بدون نگاه کردن هم می‌دانستم چه کسی پشت خط است!

_سلام قبول شدی بابا جان؟

سلام کردم و آهی کشیدم و گفتم :نه!

بابا میشه هزینه آزمون و کلاس تکمیلی را به کارتم واریز کنید؟

صدای خنده‌اش در گوشم پیچید و گفت :حتما 

آزمون هفته بعد قبول شدم و افسر برگه‌ی تایید صدور گواهینامه رانندگی‌ام را امضا کرد.

وقتی خبر قبولی‌ام را به پدرم دادم خیلی خوشحال شد.هر وقت پشت فرمان ماشین می‌نشینم یا گواهینامه‌ام را می‌بینم به یاد پدرم می‌افتم.

پدرم در همه حال پشتیبانم بود.روحش شاد

#به_قلم_خودم 

#پشتیبان_زندگی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس