مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

هنوز هوایم را داری!

06 خرداد 1403 توسط منم مثل تو

​آخرین وامی که از بانک گرفتیم باعث شده که ریالی نتوانیم پس‌انداز کنیم.در حالی که شلوار پسرم را برش می‌زدم به هزینه مدرسه‌ی کوثرنت هم فکر می‌کردم.اگر پدرم بود بلافاصله بعد از مطرح کردنش مبلغ را به حسابم واریز می‌کرد.

بعد از 4 ماه هنوز به نبودنش عادت نکرده‌ام ،اشک به چشمانم نشست.با شنیدن صدای تلفنم از پشت چرخ خیاطی بلند شدم.

شماره‌ی پدرم روی صفحه‌ می‌درخشید.گزینه اتصال را لمس کردم.مادرم بود.بعد از احوال پرسی گفت:شماره حسابت را بفرست تا یه مقدار پول برات واریز کنم.

با اینکه پدرم در این دنیا نیست ولی می‌دانم که هنوز هوایم را دارد و مثل همیشه حمایتم می‌کند.

پدرم ارتش تک نفره‌ی دنیای من است.

#به_قلم_خودم 

#پشتیبان_زندگی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس