مه نگار

من و گالیا
  • خانه 

دوست چپ دست من 

23 مرداد 1403 توسط منم مثل تو

​خواهرم بچه نداشت، اما هم خودش و هم آقامحمد خیلی بچه‌ها را دوست داشتند. خانه‌ی آن‌ها در انتهای یک کوچه‌ بود که یک طرف آن خانه بود و طرف دیگر، باغ‌های آلو. از وسط کوچه جوی آبی گذر و صفای کوچه و خانه را دوچندان می‌کرد. حیاط خانه به خاطر گل‌های رنگارنگی که کاشته بودند، پر از پروانه‌های زیبا بود. اولین بار، او را خانه‌ی خواهرم دیدم. خواهر‌زاده‌ی آقا محمد بود. مثل آنشرلی و دیانا دو طرف جوی آب ایستادیم و با هم پیمان دوستی بستیم. قبل از دبستان متوجه چپ دست بودنش نشدم، اما با ورود به مدرسه تازه فهمیدم چپ‌دست‌ها وجود دارند. فکر می‌کردم که خیلی سخت است بخواهند با دست مخالف کاری انجام بدهند. باید به دوستم اعتماد‌به‌نفس می‌دادم. برای همین موهایم را به دست او سپردم تا کوتاهش کند. مرتب می‌گفت که “من چپ دست هستم و نمی‌توانم.” تمام تلاشم را کردم تا به او ثابت کنم، می‌تواند. نتیجه‌ی این اثبات، موهایی پریشان برای من بود. دختر عمویم، در حالی که موهایم را مرتب می‌کرد، زیر گوشم گفت:《 توانایی آدما به چپ دست بودن اونا ربطی نداره. شاید دوست تو آرایشگر خوبی نشه، ولی مطمئن هستم که توانایی و استعدادهایی داره که تو می‌تونی به دوستت کمک کنی استعداد مخصوص خودش را کشف کنه.》

23 مرداد روز جهانی چپ دست‌ها

#به_قلم_خودم 

#چپ_دست‌ها

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مه نگار

گالیا،نام منِ دیگر است که به تازگی با او دوست شدم . اخلاق گالیا شبیه به منِ ۱۵ سال پیش است .دیروز گالیا را از میان کتابی که می‌خواندم پیدا کردم و از او دعوت کردم تا مثل سابق با من زندگی کند.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس